دادخواستِ ادبی

نشری به نام “عطران”  که من آخر نفهمیدم،فعالیت‌ش بر کدام یک از شاخه های ادبی،زیست محیطی،آب و فاضلاب و یا علوم ناپیدایی استوار شده؟ از سال ۱۳۹۵ با استفاده از موضوعاتی مربوط به مهندسی آب و فاضلاب فعالیت هایی در حیطه‌ی نوشتن آغاز کرد که در سال ۱۳۹۷ مطلع شدیم نشر مذکور چرخشی به سوی فعالیت های ادبی چون برگزاری جشنواره و ... داشته است؛ آنهم نه در سطح شهرستانی و استانی و منطقه ای بلکه در سطح ملی !تازه نه یک جشنواره ملی/ادبی در هر سال که در کمال ناباوری در سال گذشته آن‌طور که خوب است به نظر برسد ۵ جشنواره در این سطح توسط نشر “عطران” برگزار شد!
 برای ما گنگی و ابهام در این زمینه البته بسیار بود؛ لیکن پس از برگزاری اولین دوره جشنواره فاخته و اعلام نتایج آن تا همین لحظه مات و مبهوتیم! ولی چرا و کجای کار می‌لنگد؟
اول آنکه برگزار کنندگان فاخته ادعا کردند ۱۴۰۰۰ هزار اثر داستان،در این جشنواره مورد رقابت قرار گرفته و  در حدود ۱۵ روز[برگزارکنندگان فرضی]توانسته اند ۲۰ اثر را برگزینند!
با خود گفتیم حتما واحد شمارش به ریال بوده یا اشتباه چاپی‌یی چیزی رخ داده است؟!دندان سر جگر گذاشتیم بلکه دوستان مقداری از ۱۴۰۰۰ اثر یا ۱۵ روز را کوتاه بیایند؛دیدیم نخیر؛دیوار حاشا گویا خیلی بلند تر از این حرف ها و رقم هاست. باز به خود گفتیم لابد ما بدبین شده ایم و بندگان خدا هر چند دور از تصور، چنین برگزینی را از بین این خیل از آثاری که ادعا کرده‌ند در دو هفته و یک روز حریف شده اند!
در عکس های اختتامیه دنبال دوست و آشنایی گشتیم که احیانا جز ۲۰ نفر برگزیده باشد و متوجه شدیم مهندسان عزیز آب و فاضلاب معادله ای به مراتب فراتر از تصور ما را طرح کرده‌ا‌ند و اصلا  اختتامیه‌ای که تصویر مربوط به خود را داشته باشد در کار نبوده یا به عبارتی دیگر معادله‌ای طرح و تحریف شده با هیچ معلوم و پُر مجهول.
در ادامه خبر آمد که کتابی از جشنواره فاخته به نام چهرزاد و به کام “عادل علاف” ، با چکیده نویسی و تحریف آثار شرکت کنندگان جشنواره و بدون ذکر نام کسی جز “عادل علاف” به چاپ رسیده و به قیمت گزافی فروخته شده!به چه کسی فروخته‌اند؟! به برگزیدگان همان دوره از جشنواره فاخته!
به اینجا که رسید، دیگر متوجه شدیم مهندسان عزیز آب و فاضلاب، احتمالا با همکاری علاف ها[عادل و عباس] تصمیم گرفته اند تعاریف زیست محیطی، هندسی،محاسبات و ریاضی را کِشان کشان وارد ادبیات کنند و تعریف ادبی معادلات را دستخوش انهدامی ناجوانمردانه کنند و بدتر آنکه پای “داستان” و “نویسنده” هم وسط باشد.

چیستآرت پس از برگزاری اولین دوره “فاخته”  کوشید تا با افشاگری و اطلاع رسانی پیرامون روند برگزاری مجهول این جشنواره[که نه دبیر مشخصی دارد،نه هیأت داوران معلوم و شفافی؛حتی آیین افتتاح و اختتامش هم  انجام نشده و در توجیه استناد کردند به تصاویر جعلی یی که وجودشان مربوط به رخدادی دیگر در مکانی دیگر است] هشدار واضحی در راستای برگزاری دومین دوره از  این رویدادِ نار‌وا صادر کند که علیرغم تمام تلاش ها، دوره دوم “فاخته” هم برگزار شد و دوستان باز هم تصاویر اختتامیه‌ای نامربوط در مکانی نامعلوم را تحت عنوان اختتامیه دوره دوم و جهت استناد کپی پیس کردند و خوراندند به آنها که روحشان هم خبر نداشت.

«حال چیستآرت  در جهت احقاق نام داستان و نویسنده طوماری تهیه و تنظیم کرده که بیش از ۱۰۰ نویسنده و فعال ادبی و البته تنی چند از نویسندگان دور اول “فاخته” پایش را امضا کرده اند و همچنان از تمامی دغدغه‌مندان و فعالین در این حیطه[ادبیات] جهت حمایت،دعوت به عمل می‌آورد.

باشد که دامان ادبیات و نویسنده همچون گذشته، از این دست ناروا ها و بدبیاری ها کم شمار به خود ببیند و زین پس از چنین آبراهه‌هایی آب نطلبیده‌ی دیگری راه به سوی ویرانی کِشت و کار و دغدغه‌ی صد ها فعال ادبی کج نکند.»

نگارنده:حسین سلطانی گردفرامرزی

لطفا جهت امضا دادخواست به لینک زیر مراجعه نمایید.

http://chistart.com/atran-pub